ترویج کارآفرینی دکتر غلامحسین حسینی نیا1-1
نوشته شده توسط : محمد رضا ثمری

به نام خدا

 

گفتگو با خانم فرانک محمودی

دانش آموخته MBA و DBA

مدیر عامل شرکت رمزینه برچسب

 

زمینه فعالیت شرکت:

چاپ انواع لیبل و تامین لوازم و ماشین آلات چاپ

تلفن: 88951620

 

·        با سپاس از اینکه وقتتان در اختیار من قرار دادید. لطفاً برای شروع خودتان را معرفي كنيد و سوابق تحصیلی و کاری خودتان را معرفی کنید.

من متولد سال 1352 در تهران هستم. دوره راهنمایی و دبیرستان را  در فرزانگان گذراندم. در آن موقع به علت شرایط مدرسه ام و قبولی بالای دانش آموزان آن در رشته های نخست دانشگاهی موفقیت خود را در قبولی در رشته پزشکی و دندانپزشکی می دانستم ولی متاسفانه چون رتبه ام 140 شد توانستم در رشته مدیریت بیمارستان در دانشگاه پزشکی ایران قبول شوم. بعدها نیز در رشته MBAو متعاقب آن دوره DBA را نیز گذراندم.

 

·        پس شما در یک شاخه بهداشتی تحصیل کرده اید که با کار فعلی شما فاصله دارد. چه شد در این مسیر حرکت کردید؟

دقیقاً. من به رشته تحصیلی خود علاقه داشتم. اگرچه در هفت ترم درسم را به پایان رساندم شاگرد اول دوره ی خودم شدم. در همان سال که  فارغ التحصیل شدم به علت کار همسرم در تبریز 9 ماه به آنجا نقل مکان کردیم. از هفته اول به دنبال کار مرتبط با رشته ام گشتم. خوب نفوذ در سازمان های آذری زبان، برای یک فارسی زبان تازه وارد بسیار مشکل بود. با سماجت فراوانی که در در اداره بهداشت و درمان آذربایجان شرقی از خود به خرج دادم، بالاخره مدیر آنجا به شرط کار به صورت رایگان من را جذب کرد. در شش ماه کار در این سازمان در بخش اداره ناظر بر درمان، توانستم اطلاعات کامل تجهیزات پزشکی در بیمارستان های آذربایجان شرقی را در یک مجموعه به این سازمان ارائه دهم که بسیار مورد توجه قرار گرفت. هنگام بازگشت به تهران از طرف مدیریت آنجا تقدیرنامه دریافت نمودم. متاسفانه در بازگشت به تهران به بسیاری از بیمارستان ها مراجعه نمودم که کم کم متوجه شدم مدیران بیمارستان ها جز نزدیکان روسای بیمارستانها هستند و هیچ تمایلی به یک دختر جوان تازه فارغ  التحصیل را ندارند. با مراجعه به واحدهای ستادی نیز علناً به من گفته شد برای جذب، شرایط خاص مانند پوشش کامل اسلامی کامل و چادر را داشته باشم که این نیز برای من بسیار برخورنده بود.

 در سال 75 در شرکت برادرم که یک شرکت کامپیوتری بود مشغول به کار شدم. بیشتر هدف من آشنایی با کامپیوتر و سیستم office بود. در آن موقع از طریق یکی از بستگانم با مفهوم بارکد و سازمان شماره گذاری کالا و خدمات ایران آشنا شدم. سپس با تکمیل مهارت های خود و ارائه مدارک لازم به این سازمان توانستم نمایندگی این سازمان را دریافت کنم. برای دریافت این نمایندگی یک محل کوچک را اجاره کردمو یک شرکت ثبت نمودم.

کم کم در همین راستا با نیاز مشتریان خود آشنا شدم. برای برآورد این نیازها با supplier های داخل کشور و خارج کشور آشنا شدم. کم کم شروع به واردات کردم و در همین راستا فعالیت های بازرگانی شرکت را توسعه دادم. تا به امروز که خدمت شما هستم.

 

·        به نظر شما در جامعه ما مسیر برای یک کارآفرین زن و یک کارآفرین مرد به یک اندازه هموار می باشد؟

سوال جالبی کردید. شاید خود شما با نگاه به شرکت های در حال فعالیت و مدیران ارشد این سازمانها پی خواهید برد که شمار زنان در این عرصه بسیار کمتر از آقایان است.

متاسفانه در ایران البته شاید در دیگر کشورها هم اینگونه باشد من اطلاعی ندارم؛ ولی نگرش آقایان به خانم ها کمی مغرضانه است. من خوشبختانه در خانواده از حمایت بالای همسرم برخوردار بودم و نه تنها 50% بلکه 100% موفقیتم را مدیون حمایت و پشتیبانی معنوی او در خانواده بوده ام. یک زن اگر بخواهد 100% توان خود را در رشد کار خود صرف کند نیاز دارد که 50% از فعالیت خانگی خود را به شریک خود بسپارد. خوب خیلی از خانم ها متاسفانه به علت فشار اطرافیان مجبور به کمرنگ کردن حضور خود در خارج از خانه می شوند. خوب در خیلی از موارد با شما قراردادی بسته نمی شود، در لابی گروه های مردانه شما جایگاهی برای حضور ندارید. در اکثر محافل نمی توانید به راحتی حضور پیدا کرده و با رقبا یا شرکت ها و سازمانهای دیگر هم راستا شوید. نمی توانید به مدیران شرکت های خیلی نزدیک شوید و به طور کلی در بازار رقابت باید بعضی از شکستهای ناشی از جنسیت را بپذیرید و به طور خلاصه نسبت به یک مرد با ذکاوت بیشتری تلاش کند. 

 

·        یک کارآفرین از چه ابزارهایی برای توسعه کسب و کار باید بهره جوید؟

به غیر از ابزارهای شخصیتی و درونی فرد کارآفرین که قبلاً هم متذکر شدم، تعیین هدف و ثبات رویه به سمت آن هدف بسیار مهم است. از دیگر موارد بسیار مهم توجه و ارزیابی کارآفرین از شرایط توسعه است. یعنی شناخت و ارزیابی شرایط داخل سازمان، شرایط داخل کشور مانند شرایط رقبا، قوانین و مقررات داخلی و شرایط و اتفاقهای برون مرزی؛ و با تحلیل کلیه موارد شرکت را در جهت توسعه و نیل به هدف راهبری نماید.

شاید یکی از دلایلی که در رشته MBA و DBA  ادامه تحصیل دادم آشنایی با تئوری ها و علوم جدید مطرح شده در دنیا و همینطور آشنایی با نحوه عملکرد مدیران سازمانها و شناخت مسائل و مشکلات آنها و همچنین راهکارهای آنها برای دور زدن این مشکلات بوده است. که الحق و الانصاف برای من بسیار مفید بوده اند.

 

·        از آنجا که موضوع این گفتگو کارآفرینی است شما تعریفتان از کارآفرینی چیست؟

در رابطه با کارآفرینی تعریف واحدی وجود ندارد ولی درک من از این مفهوم تعریف خلق یک ارزش است. یعنی کسی که یک فرصت را درک کند، یک طرح جدید خلق نماید، این طرح را عملیاتی کند و در بازار عرضه کند.در حقیقت یک کارآفرین در آینده زندگی می کند. به دنبال تغییر است و بیشتر به فرصت ها فکر می کند . در واقع یک کارآفرین از هیچ یک چیز باارزش خلق می کند.

 

·        آیا ویژگی های شخصیتی فرد در کارآفرینی موثرند؟

صد در صد. یک کارآفرین مثبت اندیش است. دائماً به دنبال تغییر است و از روزمرگی خسته می شود. کارآفرینان آدم های ریسک پذیری هستند و از همه مهمت یک کارآفرین خلاق است.

 

·        به نظر شما چه عامل درونی باعث می شود که یک کارآفرین به یک مدیر موفق تبدیل شود؟

اگر منظور شما از این سوال این است که چطور یک کارآفرین با خلق یک ارزش و استمرار در آن باعث ایجاد یک سازمان و رشد آن است باید بگویم که مهمترین عمل درونی یک مدیر موفق که او را از دیگر افراد متمایز می سازد Drive است. Drive در حقیقت موتور محرکه یک فرد می باشد که باعث حرکت خود او و اطرافیان او می گردد.

در حقیقت Drive شامل چندین فاکتور است:

1.      لذت بردن از کارهای چالش برانگیز

2.      انجام کارها به شیوه بهتر

3.      انرژی ساعات کار طولانی، کار در تعطیلات یک مدیر موفق دارای انرژی فیزیکی و ذهنی بالایی است. حتی انرژی احساسی

4.      ثابت قدم است. یعنی هدفگراست و برای رسیدن به هدف مصر است و هدف خود را تعدیل نمی کند.

به نام خدا

 

گفتگو با آقای سيد حيدر علوي مقدم

دانش آموخته رشته مهندسی متالورژی

زمینه فعالیت: واردات تجهيزات ورزشي و پزشكي و توزیع آن با برند Green Life

اين فرد توانست با به كار بردن خلاقيت در بازاريابي در فروش و ارائه خدمات در زمينه مورد نظر موفق باشد و برند خاص خود را (GREEN LIFE) در سطح ايران ارائه دهد.

 

 

·        با سپاس از اینکه وقتتان در اختیار من قرار دادید. لطفاً برای شروع خودتان را معرفي كنيد.

سید حیدر علوی مقدم هستم. 30 سال سن دارم و ساکن تهران هستم و 7 سال است که در زمینه واردات و توزیع تجهیزات ورزشی مانند اكسيژن ساز، ويلچر، و... تجهيزات ورزشي مانند تريدميل، دوچرخه ثابت، صندلي ماساژور و ... فعالیت می کنم.

 

 

·        با توجه به اینکه رشته تحصیلی شما متفاوت از کسب و کارتان است، لطفاً بفرمایید چگونه وارد این کسب و کار شدید؟

به گفته امام علي بهترين تفريح كار است. و مي توان گفت كار آفريني يك تفرح دسته جمعي است. وقتي كه براي يك پروژه هدف گذاري مي شود، رسيدن به هدف بازوهايي را نياز دارد كه يكي از آن بازوها نيروي كار با انرژي و قابل مي باشد. اگر اهداف آن فرد بزرگتر باشد تأثير نيروي كار بيشتر است. هيچ مجموعه اي به منظور اشتغال يك سري افراد تشكيل نمي شودو هدف، دليل تشكيل آن مجموعه مي باشد و براي رسيدن به هدف است كه فردي استخدام مي شود كه قابليتهاي مناسب جهت رسيدن به آن هدف را داشته باشد. مي توان گفت انگيزه ايجاد كسب و كار جهت رسيدن به هدف بوده است.

در واقع شروع کار من از اطلاع از نياز بازار بود. از طريق شركت پدرم از يك بازار و محصول شناخت پيدا كرده و بعداً ايده محصول نيز در كارآفريني نقش داشته است و ما را به سمت آن كالا و محصول سوق داده است.

 

·        لطفاً بفرمائید چگونه این نیاز بازار را شناسایی کردید؟

ما به صورت روزانه فرصتها، خلاقيتها، و نوآوريهاي زيادي را طي جلسات متعدد مورد بررسي قرار مي‌داديم. هر كدام از اين فرصتها امكانسنجي شده و بعد از امكانسنجي فعاليتهايي كه انتخاب شددر صورت در دسترس بودن عوامل تأثير گذار و مورد نياز آن فرصت، مانند منابع مالي و نيروي انساني و ... آن فرصت بهره برداري مي شود.

نياز بازار در صورت تجميع با ايده به فرصت تبديل مي شود. ما به هر حال طبق آمار نياز بازار را شناسايي كرده ايم. اگر مشابه بقيه افراد بخواهيم از نياز بازار بهره برداري كنيم رقابت پذيري بسيار سخت خواهد شد. حداقل بايد يك خلاقيت يا يك روش نوين حتي در سبك توزيع، شكل كالا و ... ايجاد گردد و يا بر روي قيمت امكان رقابت ايجاد گردد و اين موجب خلق آن فرصت مي گردد.

 

·         عوامل موثر(محيطي، سازماني و فردي) در هر مرحله از فرايند شناسايي نياز بازار و راه اندازی کسب و کار خود را بگوييد.

عوامل محيطي تأثير زيادي در كار ما دارد، فرهنگ سازي در مورد تجهيزات پزشكي و ورزشي نيز بي تأثير نيست. از عوامل محيطي مي توان آلودگي هوا را نام برد و يا نبود فضاي سبز كافي براي ورزش كردن و يا مسائل فرهنگي و اجتماعي ورزش بانوان كه امكان انجام ورزش در محيطهاي عمومي برايشان وجود ندارد. از عوامل ديگر مي توان گرما و سرماي هوا باشد. در برخي از مناطق ايران كه گرما شديد است و يا سرما كه باعث مي شود استفاده از دستگاههاي ورزشي به صورت فصلي نيز رايج شود. در فرآيند نياز بازار و شناخت فرصت. اين عوامل بسيار مؤثر مي باشد كه به ما امكان انتخاب يك كالا حتي در فصول مختلف را مي دهد.

.

·       نقش دانش، تجربه، روابط اجتماعي و دسترسي به منابع و بازار در هر مرحله از فرايند راه اندازی کسب وکار خود را بگوييد

دانش براي پايه ريزي اصول و ارائه راهكارهاي مناسب مفيد است، تجربه باعث مي شود ريسك كاهش پيدا كند، روابط اجتماعي بر بازاريابي و ارتباطات تأثير گذار است و دسترسي به منابع و بازار يكي از اركان اصلي شناسايي نياز بازار و شناخت فرصت است.

 

 

·        شرايط شما در زمان شناسايي نياز بازار راه اندازی کسب و کار موجود با توجه به فرصتی که در این میان تشخیص دادی چگونه بوده است؟

همانطور كه گفته شد در ابتدا از شناخت و تجربه اي كه در شركت پدرم وجود داشت حركت آغاز شد اما الان يك ضرورت است كه لحظه به لحظه بازار را بررسي كرده و نياز بازار را شناسايي كنيم و حتي آينده بازار را پيش بيني نماييم تا بر اساس آن بتوانيم برنامه ريزي و فرصتها را شناسايي كنيم.

اطلاعات و داده ها را به صورت آماري تهيه نموده و براي هر كدام از اطلاعات يك سقف ارزشي تعيين مي شد و بر حسب آن ارزش يك امتيازي براي اطلاعات و داده هاي موجود لحاظ مي گرديد. در صورتي كه يك اطلاعات و يا داده به سقف امتياز مورد نظر رسيد، با بررسي سقف امتياز تعيين شده مشخص مي شد كه اطلاعات مربوط به آن كالا را لحاظ كنيم و يا نكنيم. در اين حين برخي از اصول هستند كه كلاً باعث حذف و يا بقاء آن اطلاعات مي شوند كه اصلاً در فرآيند امتياز دهي لحاظ نمي گردند. اگر اين اصول وجود داشته باشند در شرايط امتياز دهي قرار مي گيرند و اگر وجود نداشته باشند حذف مي گردند.

 

·        تفاوت موقعيت، مشاهدات و اطلاعات شما با ديگران چه بود كه شما زودتر از ديگران وارد چنین کسب و کاری شدید؟

نمي شود عنوان كرد كه ما زودتر اين فرصت را شناسايي كرديم. به نظر من اصل خلاقيت است يعني فرصتها همه جا ديده مي شود ولي مهم اين است كه هر كس با خلاقيتي كه دارد از آن استفاده نمايد. مانند آب معدني كه هميشه وجود داشت و تنها كسي كه در ذهنش اين خلاقيت ايجاد شد و توانست اين آب را بسته بندي كند و به فروش برساند آنرا از ديگران متمايز ساخت.

 

·        تفاوت شما با ديگران در چگونگي مشاهده، تفكر، شناسايي و حل مساله چيست؟

چيزي كه افراد را از هم متمايز مي سازد نحوه تحليل آنهاست و اينكه انسان از چه زاويه اي به مسأله بيانديشد. برخي اوقات وقتي انسان در درون يك كار و مسأله اي درگير شده باشد نمي تواند خوب آن مسأله را تحليل نمايد در اين هنگام آن فرد بايد ذهن خود را از آن مسأله جدا نموده و در قالب شخص ثالثي خود را وارد مسأله نموده و تحليل و قضاوت كند. به نظر من توجه به جزئيات در پيشبرد و ادامه يك فعاليت بسيار مهم مي باشد.

 

·        لطفاً چگونگي دريافت اطلاعات، يادگيري و ارزيابي خود را شرح دهید؟

حجم اطلاعات در دنياي امروزي بسيار زياد مي باشد و انسان نمي تواند به تمامي اطلاعات موجود دسترسي داشته باشد. و در همه زمينه هاي كاري تبحر داشته باشد. در دنياي امروزي همه كارها تخصصي شده است، انسان بايد با دسته بندي مناسب اطلاعات، آنهايي را كه نياز دارد جمع آوري نموده تحليل و ارزيابي كرده و استفاده نمايد.

 

 

·        مخاطره پذيري شما در برابر محاسبه و استدلال براي پذيرش پيامدهاي يك اقدام كسب و كار چگونه است؟

در بررسي يك كسب و كار حد و حدودي وجود ندارد ولي انسان معمولاً تا اندازه اي آنرا بررسي مي نمايد و اطلاعات مفيد معمولاً در تجربه آن كيب و كار به دست مي آيد. به هر حال وقتي يك فرد بخواهد وارد يك بازاري شود يك بررسي هاي خاص و جستجوها و تحليل هاي اوليه را انجام مي دهد. من به اين اعتقاد دارم كه اين خودكار (اشاره به خودكار مي نمايد) را شايد هيچ كس نتواند بفروشد ولي من با روشهاي خاص مي توانم آنرا بفروشم. براي همين، بررسيها و تحليل ها يك شرط اوليه و لازم است، شرط ثانويه اين است كه فرد به خودش و به كاري كه انجام مي دهد اعتقاد داشته باشد و بگويد كه مي تواند آنرا انجام دهد اما در صورتي كه همه شواهد و قرائن و عوامل نشان دهنده نادرست بودن يك كسب و كار باشد، فرد بخواهد به دليل اينكه خودش اعتقاد دارد وارد آن كسب و كار شود هم يك كار اشتباهي است.

 

·        ارزش پيشنهادي شما براي مشتري چه بود و چرا فكر مي كرديد كه مشتري هم آن را مي پذيرد؟

كالاهايي كه در حال حاضر ما بر روي آن كار مي كنيم از جمله ارزشي كه مي توانند توليد كنند صرفه جويي در وقت ، راحتي، در دسترس بودن و امكان استفاده در محيط هاي مختلف و... مي باشد. اما در بازار رقابتي، عامل خدمات و قيمت كالا نقش پر رنگ تري دارد. مشتري هم بر اساس منطق و تجربه اي كه ما در بازار ايجاد كرديم و آن برند سازي كه صورت گرفته باعث مي شود كه مشتري با تجربياتي كه دارد اين ارزش را مي پذيرد.

 

·        اهداف شما در آغاز کسب و کارتان چه بود و موفقیت هاي شما چیست؟

از جمله اهداف ما مي توان به موارد ذيل اشاره نمود:

كسب درآمد مناسب، ايجاد يك حركت مثبت، ايجاد يك حركت مثبت در جهت سلامت جامعه بوده است كه فكر كنم به مرحله اول هدفم كه كسب درآمد بوده رسيده ام ولي گسترش دادن اين هدف يك هدف ديگري را براي من ترسيم نموده است تا بتوانم براي اهدافم چه اهداف شخصي و چه اهداف عمومي اين درآمد را خرج كنم و فكر كنم محدوديتي براي اهدافم وجود ندارد.

 

·        عوامل حیاتی(کلیدی) موفقیت شما چیست؟

پشتكار، صبر، نترسيدن از شكست، قبول داشتن اينكه شكست هم جزئي از موفقيت است و هوشمندي در بازار.

 

·        موفقيت كارآفريني چگونه قابل ارزیابی است؟ به عبارت دیگر موفقیت فرايند كارآفريني را در هر مرحله با چه معیاری می توان سنجید؟

 

ابتدا بايد هدف مشخص گردد. وقتي هدف مشخص باشد، موفقيت قابل محاسبه است. هر چقدر فرد به هدفش نزديكتر شود به همان نسبت موفقيتش بيشتر مي شود. اگر هدف كوچك باشد و انسان خيلي سريع به آن برسد نمي توان گفت آن فرد، فرد موفقي است. به نظر من هدف ها بايد به اندازه اي باشد كه وقتي فرد به آن رسيد بتوان گفت موفقيت حاصل شده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 




:: بازدید از این مطلب : 33
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 5 مهر 1396 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: